EMG و آزمایشات هدایت عصبی شامل تست های عصبی و ماهیچه ای می شوند که به پزشک در تشخیص چگونگی عملکرد اعصاب و ماهیچه ها کمک می کند. این تست ها می توانند تخریب، تیک، اختلال و درد عصبی، گرفتگی ماهیچه، و بیماری های گردن و کمر را تشخیص دهد و برای تشخیص دردهای مزمن یا بیماری عصبی-عضلانی مهم حیاتی باشند.
اگر در نظر دارید که تست EGM را انجام بدهید، احتمالا می پرسید هزینه این تست چقدر خواهد بود؟ ما عناصر مختلف را که در هزینه ای که شما برای انجام تست باید بپردازید، موثر هستند، بررسی می کنیم.
دکتر سپهریان پس از معاینه دقیق بیمار بهترین روش را برای درمان تجویز می کند. یکی از روش های دقیق که برای تشخیص مشکلات عصبی عضلانی بیماران استفاده میشود انجام نوار عصب و عضله است.
برای کسب اطلاعات بیشتر، اطلاع از قیمت نوار عصب و عضله و یا رزرو نوبت با شماره های 02166576991 و 02166914650 تماس حاصل فرمایید.
نوار عصب و عضله چیست؟
- آزمایشات هدایت عصبی(NCSs)توانایی عصب محیطی برای هدایت تکانه الکتریکی از مکان تحریک به مکان ثبت می سنجد که بر اساس متر در ثانیه و همانند کیلومتر در ساعت می باشد. بنابراین دو الکترود در پوست قرار می گیرند که یکی برای تحریک عصبی و دیگری برای ثبت حرکت تکانه عصبی است. سرعت هدایت تکانه عصبی در مسیر سریعترین رشته هادی، بین الکترودهای تحریک کننده و ثبت کننده را سرعت هدایت عصبی (NCV) گویند و فعالیت عصبی ایجاد شده را پتانسیل عمل می نامند. در زمان تست رشته های عصبی حرکتی و پتانسیل عمل عصب حسی (SNAPs)، پتانسیل های عمل حرکتی (MAPs) اندازه گیری می شوند. فقط بزرگترین و سریعترین رشته های هادی بررسی می شوند، بنابراین تست های NCS نمی تواند غیرطبیعی بودن یا آسیب رشته های کوچک را تشخیص دهد.
- الکترومیوگرافی(EMG)معمولا شامل وارد کردن سوزن های سنجاقی شکل به داخل ماهیچه خاصی می شود که به منظور دستیابی به فعالیت الکتریکی ماهیچه در حالت حرکت و استراحت انجام می شود. یافته های مخصوصی در بیماری های ماهیچه ای اولیه دیده می شوند که متفاوت با موارد یافت شده در مورد بیماری های عصبی می باشند. متخصص از شما می خواهد که ماهیچه خود را آرام نگه دارید. سپس به آرامی و بعد با قدرت منقبض کنید، تا الگوهای الکتریکی متفاوتی که ایجاد می شود را ثبت کند.
نوار عصب و عضله چه زمانی لازم است؟
الکترومیوگرافی و آزمایشات هدایت عصبی معمولا به عنوان EMG شناخته می شوند و تست های تشخیصی می باشند که فعالیت های الکتریکی اعصاب محیطی (بیرون از طناب نخاعی) و ماهیچه ها را می سنجند. مهمترین تست های تشخیصی برای بیماری های عصبی-عضلانی و شدت آنها می باشند.
الکترومیوگرافی و تست های هدایت عصبی در تشخیص بیماری هایی مانند عصب حرکتی (ALS)، ریشه نخاعی ( فتق دیسک)، اختلالات عصب محیطی (دیابتی)، تخریب سیگنال عصبی ( سندرم کانال کارپال)، اختلالات انتقال عصبی-عضلانی (ماستنیا گراویس) و بیماری های ابتدایی ماهیچه ای (دیستروفی عضلانی) مفید و مهم می باشند.
چگونه آماده بشویم؟
هر دو روش معمولا آزاردهنده هستند ولی دردناک نیستند و بی حسی کلی یا موضعی نیز برای بزرگسالان نیاز نمی باشد. با این وجود، زمانی که درجات مختلفی از فعالیت و انقباضات عضلانی نیاز است، بیمار باید قادر به همکاری در هر دو تست، مخصوصا EMG، باشد. بعضی از بیماران مبتلا به اضطراب برای انجام تست ها باید داروهای معمول خود را مصرف کنند. نیازی به توقف استفاده از بقیه داروها نمی باشد.
نیازی نیست که قبل از تست از خوردن یا آشامیدن امتناع کنید. تست معمولا وقتی بیمار دراز کشیده است انجام می شود. معمولا می توانید لباس زیر خود را زیر گان بیمارستان بر تن داشته باشید. پوشیدن گان به متخصص اجازه می دهد که به راحتی به دست ها یا پاهای شما دسترسی داشته باشد.
بسته به اینکه چه موردی تست می شود، در بیماران مختلف تست های ماهیچه ای و عصبی متفاوتی انجام می شود. این امر به این خاطر است که در بعضی از بیماری های عصبی، تمامی عصب ها درگیر می شوند و اغلب نیز از پاها شروع می شوند. به این شرایط، مثلا دیابت، اختلالات عصبی چندگانه می گویند. در برخی بیماری های عصبی فقط عصب خاصی درگیر می شود، مثل سندرم کانال کارپال که عصب میانی را تحت تاثیر قرار می دهد.
روند تست
این تست برای اندازه گیری فعالیت الکتریکی اعصاب و عضلات محیطی هستند که برای تشخیص اینکه آیا بیمار مبتلا به بیماری عصبی-عضلانی هست، چه نوعی می باشد و شدت آن چقدر است، به کار می روند. در بیشتر بیماری های عصبی-عضلانی، اعصاب و ماهیچه ها فعالیت های الکتریکی غیرطبیعی را تولید می کنند که می توانند توسط الکترودهای سطحی که در پوست یا ماهیچه ها قرار می گیرند، اندازه گیری و بررسی شوند. برخی اختلالات، مانند اختلال عصبی دمیلینه کننده و میوتونی، فقط می توانند توسط این تست ها تشخیص داده شوند. این تست ها مکررا در بیماری های عصب حرکتی مثل اسکلروزیس جانبی آمیوتروفیک، اختلالات رادیکولار مانند تخریب ریشه عصبی در فتق دیسک، اختلالات عصبی محیطی مثل اختلالات چند گانه دیابتی، اختلالات عصبی یگانه مانند سندرم کانال کارپال و بیماری های ماهیچه ای شامل اختلالات میوپاتی و دیسترفی عضلانی، استفاده می شوند.
هر دو روش تا حدودی آزاردهنده هستند، اما بی حسی موضعی یا کلی ضروری نمی باشد. با این وجود، زمانی که درجات مختلفی از فعالیت و انقباضات عضلانی نیاز است، بیمار باید قادر به همکاری در هر دو تست، مخصوصا EMG، باشد.
الکترومیوگرافی(EMG)
معمولا الکترود سوزنی شکل بسیار ریزی به داخل ماهیچه وارد می شود و فعالیت الکتریکی ماهیچه هنگامی که الکترود وارد ماهیچه شده و هنگام تست های ماهیچه ای در زمان فعالیت کم و شدید، ارزیابی می شود. فعالیت الکتریکی ناحیه ورود الکترود در زمان استراحت را فعالیت خودبخودی گویند. ماهیچه طبیعی هیچ فعالیت خود بخودی ندارد. بنابراین، این نوع فعالیت غیرعادی است و اغلب نشانه عصب کشی ماهیچه ای است و انقباض بی نظم رشته های ماهیچه ای، امواج تند مثبت و در بعضی اختلالات، تیک عصبی را شامل می شوند.
در طی فعالیت کم ماهیچه، پتانسیل واحد حرکتی (MUPs) تکی یا در گروه های کوچک مشاهده می شود و این پتانسیل ها اندازه گیری و مشخص می شوند. واحد حرکتی MUP را ایجاد می کند که شامل اعصابی می باشند ازجمله نورون حرکتی در داخل طناب نخاعی، انشعاب عصب محیطی (آکسون)- که به گروهی از رشته های ماهیچه ای خاص می روند- و رشته های ماهیچه ای که توسط عصب حرکتی خاصی عصب دهی. در ماهیچه های با واحد های حرکتی بزرگتر MUP بزرگتری نیز وجود دارد. ماهیچه هایی که به کنترل حرکتی ظریفتری نیاز دارند، مثل چشم یا ماهیچه های دست، ممکن است در هر واحد حرکتی 10 تا 50 رشته ماهیچه ای داشته باشد. بابیشترین انقباض ماهیچه ای،MUP های زیادی تولید می شوند که معمولا با یکدیگر تداخل دارند. مشاهده الگوهای تداخل به ارزیابی کامل انقباض ایجاد شده کمک می کند.
آزمایشات هدایت عصبی(NCSs)
تست های NCS کیفیت انتقال تکانه های الکتریکی را از طریق اعصاب محیطی و از مکان تحریک به مکان ثبت بر اساس متر در ثانیه می سنجند. بیشتر آزمایشگاه ها از الکتردهای سطحی برای تحریک و ثبت استفاده می کنند، اما اگر دقت بیشتری نیاز باشد، ممکن است الکترودهای سوزنی را نزدیک عصب یا حتی به درون آن (اختلال عصبی میکرو) وارد کنند. سرعت جریان تکانه عصبی در مسیر سریعترین رشته های هادی بین الکترود تحریک کننده و ثبت کننده را سرعت عصب هادی (NCV) گویند و فعالیت عصبی بدست آمده را نیز پتانسیل عمل می نامند.
پتانسیل اعمال حرکتی (MAPs) وقتی رشته های عصبی تحت آزمایش هستند و پتانسیل عملی اعصاب حسی وقتی که رشته های اعصاب حسی تست می شوند، ثبت می گردند. فقط بزرگترین و سریعترین رشته عصبی هادی با اندازه متوسط بررسی می شود، بنابراین این تکنیک غیرطبیعی بودن رشته های کوچک را نشان نمی دهد و در رشته های کوتاه دارای اختلال عصبی، نتایج عادی نشان داده می شوند.
برخی از روش های کنترل هدایت عصبی نیز هدایت عصب ها در منطقه تحریک را تا طناب نخاعی و برعکس آزمایش می کنند که این عمل را واکنش دیرهنگام می نامند. تست ها هدایت عصبی را از طریق بخش های ابتدایی اندام ها اندازه گیری می کنند، این بخش ها ترکیبی از اعصابی هستند که خارج از طناب نخاعی قرار دارند و پلاکسی نامیده می شوند. تست ها همچنین ریشه های عصبی که از طناب و کانال عصبی خارج یا به آن وارد می شوند را اندازه گیری و اختلالات عصبی که روی اعصاب یا ریشه های داخل تنه اثر می گذارند را به این صورت تشخیص و ردیابی می کنند.
تفسیر نتایج
از نورون حرکتی در طناب نخاعی شروع می شود و به سمت جلو می رود:
بیماری نورون حرکتی
تست های NCS معمولا تا مراحل آخر بیماری طبیعی هستند. EMG مهمترین تست می باشد که فعالیت خود بخودی غیرطبیعی را در زمان استراحت به وسیله الکترود سوزنی، MUP های بزرگ و پیچیده که به طور انحصاری اندازه گیری می شوند و الگوهای تداخلی که در بیشینه فعالیت عضلانی به علت از دست دادن واحدهای حرکتی کاهش یافته اند را نشان می دهد. این پدیده در ابتدا فقط در تعداد کمی از ماهیچه ها رخ می دهد، اما مکررا در ماهیچه هایی که هنوز قوی و از نظر بالینی درگیر هستند، نیز اتفاق می افتد. همچنان که بیماری پیشرفت می کند، ماهیچه های بیشتری غیرطبیعی می شوند و به مرحله حاد بیماری می رسند.
ناهنجاری ریشه عصبی
در این بیماری، اگرچه پاسخ دیرهنگام در منطقه درگیر با تاخیر همراه است، اما تست های NCS طبیعی می باشند. ناهنجاری های مشابه و خفیف تری در بیماری های نورون های حرکتی در ناحیه خاصی از ریشه مشاهده می شود، ولی در مناطق دیگر نتایج طبیعی می باشند.
اختلالات عصب محیطی
ناهنجاری های گسترده ای مشاهده می شود که به علت اختلالات کلی می باشند و بیشتر و یا تمام اعصاب محیطی را درگیر می کند و اغلب در پاها و دور از منشا آغاز می گردند. سپس پیشروی می کند تا اندام های تحتانی و فوقانی بیشتری را درگیر کند. تست های NCS، NCV های کاهش یافته را که اغلب هم حسی و هم حرکتی هستند را، مثلا در بیماری دیابت، نمایش می دهند. در مراحل اولیه بیماری، هدایت حسی احتمالا بیشتر از هدایت حرکتی تحت تاثیر قرار بگیرد. بیشترین کاهش در NCV ها در مراحل اولیه دیستال وجود دارد. همانطور که تخریب عصب بیشتر می شود، NCV ها نیز کاهش می یابند (مخصوصا در اختلالات عصبی دمیلیناسیون)، دامنه MAP و SNAP نیز کاهش می یابند (مخصوصا در اختلالات عصبی که آکسون ها را در گیر می کنند). اختلالات عصبی که اعصاب حرکتی را درگیر می کنند، تغییراتی را در EMG ایجاد می کنند که همانند بیماری های نورون های حرکتی می باشد، اما معمولا خفیف تر هستند. اختلالات عصب محیطی که فقط رشته عصبی کوچکی را درگیر می کنند، در صورت یکنواخت بودن، نتایج EMG و NCS طبیعی خواهند بود. اما برخی از بیماران نیز درجه تخریب کمتری در رشته های بزرگ دارند (اختلال عصبی ترکیبی) و بعلاوه عملکرد غیرطبیعی خفیف تری را در تست های EMG / NCS نیز نشان می دهند.
اختلالات عصبی تکی / مونونوروپاتی
انواع مختلفی از تخریب عصب محیطی وجود دارد و فقط در یک یا تعداد کمی عصب ایجاد می شود و ممکن است به خاطر علل متفاوتی باشد. مثلا صدمات داخلی یا بیرونی یا فشردگی اعصاب محیطی، مثل عصب میانی کانال کارپال (سندرم کانال کارپال)، عصب النار در زیر حفره النار آرنج و عصب پرونئال (قسمت خارجی ساق پا) هنگام عبور از نازک نی در قسمت بیرون زانو. در اینجا، نوارهای NCV معمولا در بخش عصب صدمه دیده کاهش هدایت عصبی را نشان می دهند، اما اگر عصب کاملا قطع شده باشد، هیچ فعالیت عصبی در زیر ناحیه آسیب دیده مشاهده نمی شود. EMG، در ماهیچه، صدمه ای که آکسون های حرکتی منتقل می کند را نشان می دهد. EMG تمام صدمات وارد شده به اعصاب حسی را شناسایی نمی کند، و NCS نیز صدمات جزئی نامحسوس، صدمات وارد شده به اشعابات عصبی که ثبت نمی شوند یا صدمات دیستال منطقه تحت آزمایش را تشخیص نمی دهد.
اختلالات انتقال عصبی-عضلانی
دو نوع بیماری ( گراویس میاستنیا و سندرم میاستنیک لامبرت – اتون) در تداخلات انتقال فعالیت الکتریکی در فضای خالی بین پایانه عصب حرکتی و رشته های ماهیچه ای (اتصال عصبی – ماهیچه ای) دخالت دارند. برای آزمایش آنها، از تحریکات پی در پی عصبی کوتاه زیاد و سوزن های EMG (تک رشته ای) استفاده می شود.
بیماری های عضله ای (میوپاتی یا دیستروفی)
در این نوع اختلالات که ممکن است ارثی باشند و یا به وسیله عفونت، سوخت و ساز، هورمون ها و ایمنی ایجاد شوند، فقط روی ماهیچه ها تاثیر می گذارند و به همین دلیل تست های NCS طبیعی می باشند. تست EMG، ناهنجاری فعالیت های الکتریکی ماهیچه ها را نشان می دهد که اغلب گسترده هستند و معمولا مرتبط به درجه ضعف عضلانی می باشد. نتایج EMG این بیماری ها با نتایج حاصل از اختلالات عصبی تفاوت دارند.
آیا دردناک است؟
اغلب قبل از شروع تست این اولین سوالی است که از پزشک پرسیده می شود. بیشتر بیماران درد خفیفی را حس می کنند. تست شامل تحریک های کوچکی در عصب می شود و شبیه جریان الکتریکی ساکن و قوی می باشد. ممکن است در زمان تست از سوزن های که در زیر پوست قرار می گیرند، استفاده شود. در آزمایش روی کودکان خردسال نیازی به استفاده از دارهای مسکن نخواهد بود. اگر قصد استفاده از مسکن را دارید، قبل از انجام تست این کار را اناجم دهید. اما اغلب، بیماران ضرورتی برا مصرف این داروها نمی بینند .سیاست ما بر این است که اگر بیمار احساس درد کرد آزمایش را متوقف کنیم. توقف به علت درد زیاد به ندرت پیش می آید.
هزینه نوار عصب و عضله
در زیر عواملی را که روی هزینه تست های EMG و NCVتاثیر دارند، بیان شده اند:
ناحیه درگیر
هزینه تست EMG و هدایت عصبی همیشه بر اساس ناحیه هدف می باشد. بنابراین هر چه ناحیه گسترده تر باشد، هزینه بیشتر خواهد شد.
امکانات
انتخاب در امکانات که توسط پزشک ارائه می شود، می تواند هزینه تست های شما را مشخص کند و حتی ممکن است از نظر هزینه برای شما گزینه مناسبی نباشد. شما می توانید انتخاب کنید که از دستورالعمل ها پیروی کنید یا به دنبال مکانی مقرون به صرفه تر و را حت تر برای انجام تست باشید.
هزینه متخصص
پزشکان یا متخصصانی که داده های جمع آوری شده توسط دستگاه ها را می خوانند، ممکن است دریافتی متفاوتی داشته باشند که بر اساس تجربه و سطح تخصصشان می باشد و این موضوع در هزینه کلی تست ها موثر است.
پیگیری
احتمالا برخی از پزشکان عمومی نتوانند تست های EMG یا NCS را انجام بدهند و ممکن است شما را به متخصص عصب یا فیزیوتراپی که تخصصی در این زمینه دارد رجوع بدهند تا وضعیت شما را به طور مناسب بررسی کنند.
در صورتی که متخصص تست را انجام بدهد، می توان نتایج را بلافاصله بعد از تست دریافت کرد. در غیر این صورت، ممکن است از شما درخواست شود که دوباره به متخصص رجوع کنید تا جواب را تفسیر کند یا نتایج مستقیما برای پیگیری، بررسی و ارزیابی شرایط شما برای پزشک ارسال شوند.
اگرچه پزشک امکان تفسیر داده ها بلافاصله بعد از تست را دارد، اما نیاز به سنجش های دقیقی می باشد تا قبل از اعلام نتایج، آنها را رسما بررسی کنند.
در صورتی که نتایج بلافاصله پس از تست در دسترس نبود، احتمالا نیاز به مراجعه دوباره به پزشک یا متخصص خواهید داشت. در این مورد، پزشک معالج، معاینه دیگر را برای دریافت تفسیر مناسب ضروری می دادند تا در صورت وجود بیماری مانند بی حسی و مورمور شدگی که در سندرم کانال کارپال است یا مشکلات دیگر عصبی یا عصبی عضلانی، برنامه درمانی مناسبی ایجاد کند.